ده غزل از حافظ با معنی
حافظ، شاعر نامدار ایرانی، غزلهای بسیاری سروده است که در میان آنها، غزلهایی با مضامین عمیق عرفانی، فلسفی، اجتماعی و عاشقانه به چشم میخورد. در این مقاله، 10 غزل از غزلیات حافظ را به همراه معنی آنها آوردهایم:
غزل اول:
ای نسیم سحر از جانب یار می آیی / یا ز سروستان ما بوی بهار می آیی
معنی:
ای نسیم صبحگاهی، از جانب یار میآیی؟
یا از سروستان ما بوی بهار به مشام میرسی؟
غزل دوم:
ساقیا دولت عشق تو به کامم ده / رندی و شور و شیدایی به نامم ده
معنی:
ای ساقی! دولت عشق تو را به من ارزانی دار
و رندی و شور و شیدایی را به نام من ثبت کن.
غزل سوم:
من که از جان عاشقانم جانانم / از جان سخت تر نباشد در جهانم
معنی:
من که از جان عاشقان جانانم،
در جهان چیزی سختتر از جان وجود ندارد.
غزل چهارم:
زاهد دنیا پرست طمع در لقمه لقمه کن / که شکم پر از حرام از خدا دورتر برد
معنی:
ای زاهد دنیا پرست، طمع در لقمه لقمه دنیا کن،
چرا که شکم پر از حرام تو را از خدا دورتر میکند.
غزل پنجم:
تا کی به تماشای بتان صنم پرست / بر خاک در میکده جان بر لب جان دهی
معنی:
تا کی به تماشای بتان بتپرست،
در میکده بر خاک افتاده و جان بر لب میآوری؟
غزل ششم:
حافظ از شرابخانه بگذر کرد و گفت / ای عشق تو با ما چه کردی که اینچنین دگرگون شدیم
معنی:
حافظ از شرابخانه عبور کرد و گفت:
ای عشق! تو با ما چه کردی که اینچنین دگرگون شدیم؟
غزل هفتم:
ساقیا خم می به اندازهام ده / تا به اندازهام مست و شاد و رقصان شوم
معنی:
ای ساقی! به اندازه من شراب به من بده
تا به اندازه من مست و شاد و رقصان شوم.
غزل هشتم:
ای یار سفر کرده ره منزل کجاست / من مانده در تاریکی و ظلمت شبم
معنی:
ای یار سفر کرده! منزلگاه تو کجاست؟
من در تاریکی و ظلمت شب ماندهام.
غزل نهم:
حافظ از شرابخانه بگذر کرد و گفت / ای کاشکی در این دنیا جز عشق هیچ چیز دیگری وجود نداشت
معنی:
حافظ از شرابخانه عبور کرد و گفت:
ای کاشکی در این دنیا جز عشق هیچ چیز دیگری وجود نداشت.
غزل دهم:
الا یا ایها الساقی بده ساغر بمن / ز غم دور کن خاطر ز اندوه و محن
معنی:
ای ساقی! جام شراب به من بده و غم و اندوه را از من دور کن.
به من شراب ناب و خالص بده،
چرا که گردش فلک جانم را از سختیها پر کرده است.
نکته:
معانی ارائه شده در این مقاله، تفسیری آزاد از غزلهای حافظ است و ممکن است معانی دیگری نیز برای آنها وجود داشته باشد.
لینک های مفید دیگر: